• وبلاگ : من... تو... او
  • يادداشت : هنوزم...
  • نظرات : 0 خصوصي ، 5 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    بازم سلام عزيزم . خيلي قشنگ مي نويسي زينت . موندم چه طاقتي داشتي با اين نثر قشنگ ، اين همه مدت ننويسي . من كه عمرا بتونم. بابت تبريكت ممنون عزيزم . دعا كن هموني بشه كه ارزو كردي . چند روزيه بد جور استرس بهم غالب شده . تا ميگم توكل به خدا خوب ميشم ولي بعدش دوباره ..........
    البته مي دونم عاديه . همه همينو بهم ميگن . ولي خوب منم به اميد زنده ام . كاش اين روزا كنارم بودي . مي يومدي . مي ديدمت . خيلي خوب بود اگه پيشم بودي . مي دوني چرا ؟ عليرغم اختلاف سني زيادمون خيلي از نظر اعتقادي و حسي به هم شبيهيم . حال همديگه رو خوب مي فهميم . واسه همين دوست داشتم باشي . تو مراسمام كنارم بودي ..........
    ولي افسوس . اگه رفتي حرم به خانم سلام برسون بهشون بگو كه چقدر نيازمند نگاه و توجهشونم . زينت بهشون بگو چقدر دلتنگ خودشون و برادرشونم . دعام كن زينت خيلي .......
    فقط همين ..........
    قربانت
    دوست دارم خيلي خيلي زياد